کتاب" به اجاقت قسم " که مجموعه خاطرات آموزشی محمد بهمن بیگی است سرآغاز آشنایی من با بنیانگذار آموزش عشایر ایران بود بعداً به واسطه یک دوست با اثری دیگر از این نویسنده آشنا شدم با نام" بخارای من ایل من "وهمین امر سبب شد کندوکاوی در آثار این شخصیت یعنی بنیان گذار مدارس عشایری ایران داشته باشم تا این که دوبار از شبکه دوم سیما مستند "الفبای معجزه گر " پخش شد.
فرصت و امکانات ضبط کل فیلم را نداشتم اما سخنرانی پایانی فیلم را با موبایل ضبط نمودم. آنچه در زیر می آید متن سخنرانی زنده یاد محمد بهمن بیگی در یک کنفرانس جهانی ست که امیدوارم موثر وراهگشا باشد :
"چاره ای جز سخنرانی واظهار فضل نداشتم مقدمه ای چیدم و عقده دل را گشودم. من می خواهم به عنوان عضو کوچکی از جامعه های فرهنگی بزرگ جهان سخنانی تلخ به زبان آورم و از گردانندگان تعلیم وتربیت جهان شکایت کنم. یکی از شعرای نامدار ایران می گوید: از دشمنان رند شکایت به دوستان چون دوست دشمن است شکایت کجا برم. مردم کره خون آلود خاک ،هیچ گاه روی آسایش ندیده اند این مردم گمراه و مظلوم یا همیشه باهم در جنگ بوده اند یا در تدارک جنگ . فقط تعلیم و تربیت باید و می تواند به چنین وضع اندوه باری خاتمه دهد.
تعلیم و تربیت امروز جهان مار ا به سوی جنگ های بزرگ دیگری می کشاند نگاهی به سلاح های امروز جهان از بمب های ویرانگر بزرگ تا اسباب بازی های کوچک کودکان نشان می دهد که ما با شتابی عجیب فاصله بین گلستان حیات و گورستان نیستی را می پیماییم. دنیای ما دنیای جنگجویان ، غارتگران و فاتحان است.افتخارات بزرگ گیتی نصیب ماجرا جویان ،دیوانگان و خونخواران می شود. کار انسان ستم دیده ستم کش در نتیجه نقایص دستگاه های تعلیم و تربیت به جایی رسیده است که در اغلب نقاط جهان پدارن ومادارن نامهای جنگجویان خون آشام را برای فرزندان خود انتخاب می کنند. من ساکن شهر شیراز هستم شیراز شهری است در جنوب ایران. شیراز دوشاعر بزرگ پرورده ست به نام سعدی و حافظ این دو شاعر محبوبیت وشهرت جهانی دارند در چنین شهری که یک میلیون جمعیت دارد یک مرد یا یک پسر به نام حافظ یا سعدی وجود ندارد ولی در هریک از کوچه ها وخیابان ها دهها چنگیز تیمور و نادر از سر و کول هم بالا می روند .
باید فلسفه آموزش و پرورش گیتی زیر و رو شود باید به فیلسوفان گذشته درود بفرستیم و در انتظار بزرگان دیگری باشیم در دنیای کنونی معلمان احترام کافی نمی بینند. هنگامی که حرفه شریف و عزیز معلمی عزت کافی نیافت و نداشت هوش ها و استعدادهای گرانبها را از دست می دهد در هیچ یک از کشورهای جهان احترام عزت معلم به اندازه مهندس، طبیب، بازرگان، دونده ، کشتی گیر ، وکیل و. نمی باشد جهان و اولیای جهان باید هوشمند ترین فرزندان خود را برای آموزگاری برگزینند هنگامی که شغل نجات بخش معلمی نتواند هوش ها ، قریحه ها و استعدادها را کشف و جذب کند کار به همین جا می کشد که کشیده است.
باید دست در دامن معلم برگزیده هوشمند زد. مدرسه ای که از روشنایی و فروغ می گریزد و درتاریکی و ظلمت قدم برمی دارد مدرسه نیست زندان کودکان است و چه بهتر فرو ریزد و زندانیان خردسال را آزاد سازد.
این نویسنده نامه ای تقدیر آمیز را برای یکی از نیروهای ارتش در کتاب بخارای من ایل من نوشته است که در نوع خود بی نظیر است. ودر مجلات رشد نیز مصاحبه هایی از ایشان چاپ شده است.
فرستنده:محمد فایق مجیدی
خداوندا ، اینک که به من توفیق خدمت به مردم را عنایت فرموده ایدبه مراآن توانای مرحمت فرما تا به درستی خود را بشناسیم ودریابیم چه کسی هستیم ؟ چه می توانیم انجام دهیم ؟وچه نمی توانیم انجام دهیم؟ وچه نباید انجام دهیم؟
آن چنان توانایی مراعطا فرما تا بتوانم از نیروی خود به بهترین وجه ممکن درحل مشکلات ومسائل استفاده نمایم.
پروردگارا آن چنان بینشی مراعطا فرما تا بتوانم ارزش کسانی را که با ما در تماس کاری هستندتشخیص داده وآن هارا محترم شمارم ، مانع پیشرفت آنها نشوم وسیله پیشرفت خود را در عقب ماندگی وخرد کردن آنها فراهم نسازم.
آن چنان فراست وهوشیاری مراعطا فرما تا خودر ا عضوی از گروه حس کرده وهمیشه با م دسته جمعی در راه پیشرفت کارگروهی کوشا باشم
آن چنان صبر وشکیبایی مرا عنایت فرما تا با امکانات موجود ، ساده وبی آلایش زندگی کنم ودر نهایت صرفه جویی برای بهبود اوضاع وروش ها بکوشم
من با خدای خویش عهد می بندم، به این حدیث پیامبر (ص) که می فرمایند : هرکس متولی امور ده نفر می شود باید اندیشه چهل نفر را داشته باشد وکسی که مسئولیت چهل نفر را به عهده بگیرد باید اندیشه چهارصد نفر را داشته باشد ، همیشه پایبند بمانم
من با خدای خویش عهد می بندم،هرگز به بدبینی های بی حاصل آلوده نشوم ،وبرای اعتلای نام کشورم هر روز از خود بپرسیم امروز برای کشورم چه کارمفیدی انجام داده ام؟ وهر روز این سوال را ازخود وهمکارانمان بپرسم تا در طول زندگی مسئولیت بدانجا برسم با صدای بلند بگویم در این مجال اندک "آنچه را در توان داشته ام برای کشورم ومردم دیارم انجام داده ام"هر روز ازخود بپرسیم من امروز بابت چه چیزی حقوق می گیرم
محمدفایق مجیدی
کارشناس مسؤول آموزش متوسطه اول استان کردستان
EMAIL: fayigh@mihanmail.ir
سالهاست در زادگاهم استان کردستان به کارآموزشی مشغول ام، از کلاس درس در دورترین روستاها گرفته، تا دوسال با کتاب بودن در کتابخانه عمومی واکنون در کاراجرایی واداری هستم.
آنچه در زیر می آید گفتگویی است تدوین شده برمبنای مطالعات، تجربیات وآموخته های مدیریتی وآموزشی ام در طول 22سال فعالیت آموزشی ومدیریتی در آموزش وپرورش امید است که دیگری را نیز فایده ای باشد:
گفت : چگونه می خواهی کار ها را به بهترین وجه انجام دهی ؟
گفتم : ذهنم را برروی کار ها متمرکز می کنم زیرا روان شناسان می گویند ذهنت را هرجا که متمرکز کنید انرژی همان جا جاری می شود .
گفت : مگر می شود در اندک زمانی کار بزرگی کرد؟
گفتم : امیر کبیر کمتر از 3 سال مدیر بود
گفت: کمبود امکانات را چکار می کنی ؟
گفتم: ابوالفضل بیهقی گفت : " به دست من امروز جز این قلم نیست باری خدمتی کنم"
گفت:مهم ترین سوالی که هر روز از خودت می پرسی کدام سوال است ؟
گفتم : من هر روز از خودم می پرسم امروز بابت چه چیزی حقوق دریافت می کنم
گفت : برای با انگیزه نمودن کار کنان چکار می کنی ؟
گفتم : هرکس کار مفیدی انجام دهد تشویقش می کنم
گفت: می توانی یک صفت انسان با هوش را نام ببری؟
گفتم: باهوش ها ساده می نویسند وساده سخن می گویند
گفت:جدید ترین شیوه آموزش در جهان کدام است ؟
گفتم: ارزشیابی به مثابه آموزش
گفت: برنامه ریزی روزانه ات چگونه است ؟
گفتم : هر روز از خودم می پرسم با ارزش ترین کار امروز من کدام کار است؟
گفت: برای موثر بودن چه ایده ای داری ؟
گفتم : از خودم می پرسم چه کارهایی را تنها وتنها من می توانم انجام دهم
گفت:مهم ترین وموثر ترین روش یادگیری امروز کدام است ؟
گفتم :یادگیری سیار
گفت: برا چه نوع یادگیری باید در مدارس برنامه ریزی کنیم ؟
گفتم: یادگیری مادام العمر بچه ها
گفت:مهم ترین وی‍ژگی های دوره نوجوانی کدام است ؟
گفتم : چهار تحول بزرگ جسمی، شناختی، عاطفی،اخلاقی در این دوره رخ می دهد
گفت : بزرگ ترین دشمن ما چه کسی است ؟
گفتم : بزرگترین دشمن ما ذهن ماست
گفت: هفت "ت" که در زندگی هر کس باشد منجر به تباهی می شود ؟
گفتم : توهین،تنبیه، تحقیر، تنفر،ترس، تبعیض،تهدید
گفت:موتور محرکه هر سازمان چیست ؟
گفتم: موتور محرکه هر سازمان میزان اعتماد به نفس رئیس سازمان است
گفت:در آموزش وپرورش ومدرسه چه روزی مدریت اعمال می شود ؟
گفتم: هر روز که یادگیری نیست مدیریت اعمال نمی شود
گفت: برای تبدیل شدن به یک رهبر واقعی چه باید کرد؟
گفتم: از هم اکنون فهرست کارهایی که می توانم انجام دهم وکارهایی که نباید انجام دهم تهیه می کنم وقتی رهبر شدم به آن عمل می کنم
گفت: کدام کارمند به نظر شما بهترین کارمند است ؟
گفتم : کارمندی که چند برابر دیگر کارمندان فکر کند
گفت: یکی از ضرورت های نظام آموزشی ؟
گفتم : مهارت آموزی آن هم مهارت های شغلی ، چون تحقیقات نشان داده است عمر بعضی از شغل ها کمتر از ده سال است
گفت:رمز موفقیت دانش آموزان ژاپنی در چیست؟
گفتم : آنها تعادلی نسبی را در پرورش ذهن وقلب ودست برقرارنموده اند
گفت : دیکر چکار کرده اند ؟
گفتم : بیشتر به فرایند ها توجه می کنند تا پیامد ها
گفت: چه خلائی در نظام آموزش ما مشهود است ؟
گفتم : برای باز اندیشی در کلاس درس برنامه رزی نکرده ایم باید هر روز یک جلسه باز اندیشی روزانه داشته باشیم
گفت : دیگر چکار کنیم ؟
گفتم : فرهنگ رقابت را به فرهنگ مشارکت وهمکاری وفعالیت گروهی تبدیل کنیم
گفت: غایی ترین هدف تعلیم وتربیت چیست ؟
گفتم ایجاد عادت اخلاقی مدنی درونی شده ، ساختن انسان های با وجدان
گفت برای این که یک کارمند الگو باشیم چکا رباید بکنیم ؟
گفتم: هر روز ازخود بپرسیم
امروز من کجا موثر تر بودم
امروز کجا من هوشیار تر بودم
امروز من کجا بهتر بودم
امروز من کجا دوست داشتنی تر بودم
امروز من کجا قاطع تر بودم
ودر دفتری موفقیت های روزانه را بنویسیم
گفت : برای توانمند سازی معلمان چکار کنیم ؟
گفتم: طرحی بریزیم معلمان ازهمدیگر بیاموزند
در رفتارخود باز اندیشی کنند
در تحول مستمر مشارکت کنند.
گفت : چگونه یک مدیر موفق باشیم ؟
گفتم : موفقیت ، فرایند انتقال نیروهای پراکنده به یک کانال قدرتمند است
گفت: یک وی‍ژگی مهم افراد موفق کدام است ؟
گفتم: افراد موفق لذات آنی را به تعویق می اندازد
گفت: بزرگ ترین کشف بشرچه بوده؟
گفتم: این بود که بشر کشف کرد با تغییر نکرش های درونی وذهن می تواند جنبه های خارجی زندگی را تغییر دهد
گفت: مهم ترین دلیل شکست مدیران چیست ؟
گفتم: وقتی مدیران شکست می خوردندعدم موفقیت آنها به خاطر نداشتن تسلط بر کارکنان شرکت نیست ، بلکه بدین دلیل است که سعی می کنند بر کارمندان حکومت کنندیا آنها را زیر نفوذ خود قرارداده ویا آن ها را نادیده بگیرد
گفت: انسان ها چه بهتر بشناسم
گفتیم: محدوده زبان هر کس محدوده جهان اوست
گفت: سعادت جامعه به نظر شما در دست چه کسانی است؟
گفتم: در دست کسانی است که به تعلیم وتربیت فرزندان جامعه مشغول اند
گفت: از ماتشو شیتا چه آموختی ؟
گفتم: این است که انسان بسازم ، کالای خوب خودش می آید
گفت:کار در آموزش وپرورش راچگونه می بینی ؟
گفتم : یک روز کار در آموزش وپرورش معادل یک روز در سازمان ها وادارات دیگر نیست
اگر نظر موافق یا مخالف با این یادداشت دارید، به این شماره پیامک بفرستید: 098784626
این مطلب در دوماهنامه بین المللی شوق تغییر شماره 7 چاپ شده است
نکته ای برای همهدوستان
توانایی های افرادمتفاوت است در نوشتن هم همین نوع است 30نفر در کلاس 30 نوشته متفاوت خلق میکنند .
اما من از نوع نوشتهها خیلی چیزها را درک میکنم .
بعضی فقط برای رفعتکلیف می نویسند بدون این که وقت بگذارند.
می نویسند که نمرهکم نگیرند فقط در حد چند پاراگراف و.
اما عده ای وقت میگذارند،فکر میکنند ،باز نویسی میکنند ویرایش میکنند وچیزی متفاوت خلق میکنند .
آفرین بردوستانی کهوقتی می نویسند از نوشتن لذت می برند واین گونه است که شاهکار ها خلق می شود.
سعدی که خود را حکیمدر سخنوری می دانست ومیگفت ملک سخن را من فرمانروا هستم از نوشتن لذت می برده به اینخاطر آثارش قرن هاست جزو شاهکارهای بشری است.
اما این سرزمین بهنویسنده های توانا ، خلاق و اثر گذار هنوز زیاد نیاز دارد وامیدوارم چند نفر از اینکلاس باشد
انشا الله
محمد فایق مجیدی
6خرداد1399
این اخرین نوشته و انشای من در سال تحصیلی است.این سال همبا همه ی تلخی و شیرینیش به اتمام رسید. تا ان جایی که میدانم جناب آقای مجیدیمعلم ادبیات عزیزمان سال دیگر در مدرسه حضور ندارد و بازنشسته می شود.
من از این موضوع بسیار ناراحت و اندوهگین هستم.اما با اوجناراحتی نباید انشا را امیخته به غم و اندوه کنم.
من از کلاس ادبیات درس زندگی را آموختم.
درس هایی از مهر و محبت به دوستان خود در کلاس درس هایی ازنوع دوستی و کمک به دوستان در مشکلات قرار نیست در مدرسه یا همان کلاس ادبیات فقطدرس بیاموزیم.
انسان فقط نیازمند درس نیست و نخواهد بود.
در کنار درس اخلاق و ادب مهمترین نکته در مدرسه و هر جاییدر جامعه است.
به هر حال کلاس ادبیات من را با زندگی سخت شاعران و نویسندگاناشنا کرد ،با زبان کشور و شهر و دیار خودم اشنا کرد ،این کلاس من را به سرزمین هایدور و نزدیک برد تا بتوانم زبان و فرهنگ ان سرزمین های بزرگ و پهناور را هم بیاموزم،این کلاس حاوی از مهر و محبت معلمی سخت کوش بود ،این کلاس به نحوی درسی درباره دنیایادبی به من داد
که واقعا میگویم هیچ یک از معلم های ادبیاتم من را انقدرمجذوب به درس فارسی نکرده بودند ،این کلاس پر از ماجرا های کوچک و بزرگ بود که هرکدام خاطره ای در ذهن و هوش ما شکل داد ،این کلاس بزرگی کشور من را به یادم اورد،این کلاس به ذهن من دستور داد که:(تو میتوانی انسانی موفق بین افراد موثر جامعهباشی).
دوست ندارم اخرین انشایم برای اقای مجیدی به اتمام برسد ولیدیگر ما هم به اتمام کار خود نزدیک شده ایم.من بیشتر از این که بخواهم بگویم ازکلاس ادبیات چه اموختم میخواهم موضوع انشا را تغییر دهم. 《من ازمعلم ادبیاتم چه اموختم؟》.
در حالی دارم این انشا را به پایان می رسانم که بسیارناراحت و غمگین هستم.واقعا نمیدانم چطور به خودم بفهمانم که اقای مجیدی را دیگر درکلاس ادبیات نمیتوانم ببینم.
انگار که مدرسه بدون اون دیگر هیچ حسی برایم به ارمغان نمیاورد.اینجملات فقط برای نوشن یک انشا نمینوسم به قول جمله ی زیبای اقای مجیدی ✏
مینویسم تا ماندگار و جاودان بماند✏
برای جمله ی اخر میخواهم بگوییم:دوستان عزیزم برای اینکهجناب اقای مجیدی را سربلند کنیم درس ادبیات را به خوبی بخوانیم و در امتحانات موفقشویم.مطمن هستم اقای مجیدی با این کار ما بسیار خوشنود خواهد شد.به امید دیداری دیگراقای مجیدی
علیرضا دارین
پور
شنبه 11 اردیبهشت 95 11:24
ahmadishadi14@yahoo.com
با سلام حضور استاد ارجمند جناب آقای مجیدی پیش ازهرچیز از وبلاگ خوبتون ممنونم خواستم به عرض برسانم که کتاب شازده کوچولو به زبانهورامی سالها پیش توسط مرحوم محمد مصطفی زاده معلم و مترجم از مریوان ترجمه شدهاست.باتشکر
ارسال پاسخ
کودک من بدان که دراین دنیای گسترده آدما دو گونه اند وبه دوشیوه نسبت به تو وجهان عمل می کنند:
بعضی از آدمها به تو فکر می کنند
اما بعض ها هر گز بهفکرت نیستند
بعضی از آنها به تو توجه می کنند
بعضی ها هرگز به تو توجه نی کنند
بعضی ها دلتنگت می شوند
بعضی ها دلتنگت می کنند
بعضی ها آرزو دارند هدیه شان را بپذیری
بعضی ها هرگز برایت هدیه ای ندارند
بعضی ها فکر می کنند که تو برای آنها یکهدیه ای
بعضی فکر می کنند شما برای آنها عذابی
بعضی ها برای موفقیت هایت جشن می گیرند
بعضی برای شکست هایت جشن می گیرند
بعضی ها می خواهند فقط با تو حرف بزنند
بعضی ها هرگز با توحرف نمی زنند
بعضی ها تنها می خواهند دستت را بفشارند
بعضی ها واقعا ً کمکت می کنند
بعضی ها می خواهند که تو همیشه شاد باشی
بعضی ها می خواهند همیشه افسرده باشی
بعضی ها می خواهند همیشه سلامت باشی
بعضی ها می خواهند همیشه در بستر باشی
بعضی ها برایت آرزوی سعادت دارند
بعضی ها می خواهند هرچه زودتر دنیا را ترککنی
بعضی ها می خواهند فقط با تو باشند
بعضی ها می خواهند بی تو باشند
بعضی ها حمایت تو را می خواهند
بعضی ها از توحمایت می کنند
اما تو باهمه خوب باش . به همه خوبی کن
خلستان بعدی بااجازه سعدی
برگرفته از مجلهگل آقا شماره هفتم آذر 69
حكایت
منت وزارت خانهای را كه خدمتش موجب غربت است و به كار اندرش نقصان نعمت
هر نفسی كه دركلاسهایش فرو میرود گرد وغبار است و چون برمی آید دود وبخار پس در هر نفسی دو زحمتموجود است و برهر زحمتی سرفه ای واجب
از جسم وروان كهبرآید كز مدرسه اش سالم به درآید
پاداش شب عیدشهمه را رسیده بجز آموزگاران و مزایای فوق العاده اش همه جا كشیده مگر به خانه خدمتگزاران
هرگاه یكی ازآموزگاران بدهكار پریشان روزگار برای رفع حاجت دست اعانت به امید اجابت به درگاهوزارتخانه دراز كند او اعتراض كند بازش بخواند ،باز اعراض كند،بازش بخواند، بازشنخواند ،این بخواند اوبخواند این بخواند اونخواند.تا عاقبت الامر اوقات وزیر تلخشود او را بخواند و با اردنگی براند اگر روده درازی كند با دم شیر بازی كند آنگاهكسی پرونده سازی كند و آن بینوا را پاكسازی كند
كرم بین ولطفوزیران ما سپس وضع وحال دبیران ما
كه چون زندگانی بهسر می برند بدین مزد كم ازكجا می خورند
در بعضی ازشهرستانها برنامه تغذیه رایگانی فرستاده و در اغلب استانها ترفیع معلمان را بهبایگانی
فراش مدرسه رافرمود تا جمیع اطفال یك كلاس را برروی دو نیمكت بچپاند هركس اعتراض كند پدرش رابسوزاند و اورا از مدرسه انتفاعی به مدرسه غیر انتفاعی برماند
بیست نکته قابل تامل موجود در کارنامه دانش آموزان ژاپنی
http://iilearning.ir/ سایت عصر یادگیری مستمر :محمد فایق مجیدی
وقتی در جمع دبیران یکی از مدارس خاص حاضر شدم ودر جلسهشورای دبیران شرکت نمودم، اکثر معلمان از اضطراب دانش آموزان برای کسب نمره بیستگفتند .آنها می گفتند بچه ها گاهی 19.5 می گیرند وبرای بیست شدن آن گریه میکنند.آنها نقل می کردند گاهی این اضطراب از طرف خانواده ها تشدید می گردد.
شاید این مشکل از آنجا نشات می گیرد که از همان روز اولمدرسه ما و،و الدین ،خوب بودن وبد بودن بچه ها را با نمره می می سنجیم ونه چونژاپنی ها که معیار وملاک شان آزمون توصیفی است .
ترجمه کارنامه دانش آموزی به نام میجی از طریق کارشناسمسئول اداره محترم سنجش استان کردستان به دستم رسید آن را با کارنامه های دورانتحصیل خودم مقایسه نمودم بیست نکته متفاوت در کارنامه ژاپنی ها موجود است .
من هنوز نمی دانم معلم کلاس دوم وسوم ابتدایی ام چه کسی استزیرا نام آنها در پایین هیچ کدام از کارنامه های من نیست واگر سایر معلمان رافراموش ننموده ام به دلیل حک شدن آنها به صورت موفق یا ناموفق در ذهنم بوده است .
اما در کارنامه دانش آموزی به نام "می جی " دانش آموز کلاس اول ابتدایی استانداردهای سنجش در هر درس در چند بند نوشتهشده است وبه جای نمره در هر ثلث معلم دو گزینه را می تواند انتخاب نماید (تلاش می کند- باید تلاش کند)
مثلاً در کارنامه پایانی می جی در مقابل آموزش زبانملی شاخص های زیر تعیین شده است:
1- دانش آموز "میجی " با علاقه ودرک تلاش می کند
2- دانش آموز "میجی "صحبت را تا آخر گوش می دهد
3- دانش آموز "میجی "با صدای بلند طوری که دیگران متوجه شوند حرف می زند
4- دانش آموز "میجی " چیزهایی را که می خواهد بنویسند می نویسد
5- دانش آموز "میجی "دهانش را باز می کند وراون می خواند
6- دانش آموز "میجی " نوشته ها را می تواند بخواند
7- دانش آموز "میجی " قوانین کلمات را می داند ودرست استفاده می کند
8- دانش آموز "میجی "کلمات (حروف ) را درست می نویسد
در قسمتیاز کارنامه اوضاع رفتاری می جی این گونه ذکر گردیده است :
1- دانش آموز "میجی خوب می خواند وافکارش را خوب بیان می کند.
2- قدر لوازم را می داند چیز های اطرافش را خوب می تواند درککند
3- تکالیف درسی اش را انجام می دهد
4- داوطلبانه در فعالیت های مختلف شرکت می کند
5- تا آخر با صبر واستقامت کار را انجام می دهد
6- با دوستانش همکاری می کند
7- کارهای تحقیقی وکار دستی وهنری انجام می دهد
درپایین نیز جایی برای اظهار نظر معلم در نظر گرفته شده است ومعلم در باره "میجی" این گونه نوشته است:
1-درانشا ءافکار واحساسات خود را می توانی بیان کنی
2-درنقاشی تا حد جزئیات هم دقت می کنی
3-خوبنقاشی می کنی
4- درفعالیت های ورزشی خیلی خوب توانسته ای پیشرفت کنی ویاد بگیری
5-خیلیخوب درک می کنی امید وارم در سال دوم موفق باشی
محمد فایق مجیدی کارشناس مسئول آموزش متوسطهدوره اول استان کردستان
سادهترین وارزان ترین کانال ارتباطی : 098784626
ده درس بزرگ که در سال 92 آموختم
یک سال دیگر گذشت، این ثانیه ها عمر را به یغما میبرند ، مهم این است که رو به نور حرکت کنیم وهرروز بیاموزیم ومن در طول این یک سال که در آستانه چهل وسهسالگی هستم دهها کتاب را خواندم ودههایادداشت را نوشتم . بعضی از یادداشت هایم در مجلات وسایت ها منتشر شد اماآنچه در زیر میآید گزیده آن آموخته هاست به سبک گزینگویه شاید ترا نیز فایده ای باشد:
1-آموختم که : سازماندهی مجدد آموخته ها مهم تر از آموختن است.
2- از نوشته های جیم کالینز آموختم باید لیست کنم کارهایممنوعه را بنویسم.
3-از نوشته های استیو جابز در یافتم که (اگر امروز آخرینروز زندگی ات باشد چکار می کنی)
4- واز -رائو -کارشناس کسب وکار اینترنتی آموختم : کسی کهانر ژی واستعداد دارد شاه است.
کسی که فقط انرژی دارد شاهزاده است
کسی که فقط استعداد دارد گدا ست.
5- آموختم که موفقیت شنانسی نیست زیرا در تحقیقی مشخص شدهکه میلیونر ها در هفته 59 ساعت مطالعه می کنند.
6- آموختم آنچه ازهمه مهم تر است ، ساعاتی نیست که کار می کنید بلکه ارزش کاری است ، که روی آن ساعتها وقت می گذارید.
7- آموختم که تنها سوال ومهمترین سوالی که باید از خودبپرسم این است که من از زندگی چه می خواهم؟
8- ومهمترین آموخته من این بود که اگر آنچه را می دانم ثبتنکنم وبه آیندگان هدیه نکنم مصداق این سخن ام که می فرماید : وقتی میمیریم ماننداین است که کتابخانه ای آتش بگیرد
راستی اگر سعدی بعد از 50 سال سفر نمی نوشت ما کجا بودیم؟ وچه سعدی هایی که ننوشته اند ومردهاند.
9 –در این سال کتاب فرمول نابغه ها را خواندم واین سه نکته را آموختم :
الف- نابغه ها افکار باز وکنجکاوانه دارند
ب- نظام مند به مسائل رسیدگی می کنند
ج- با پرسیدن یک سری سوال به مسائل نزدیک می شوند
10- از فردین معصومی فر دوست وهمکارم آموختم هرگز نباید پشتمدرک تحصیلی مان پنهان شویم .
درباره این سایت